سلام
واژه ای جالب لیکن در صد قالب
به پاکی دلهای خاکی
پدر میگفت سلام آغاز آشناییست،
سراغاز زیبایی و شادیست
به روشنی آب
آغازگر دوستی و دوست داشتن
حقیقت داشت چون در کودکی هرچه دوست عزیز داشتم با سلام پیدا کردم
نمیدانم از جان سلام چه میخواستم که دائم آن را بر زبان داشتم
روزگار گذشت
دیگر نه کودک هستم و نه مشتاق سلام
آخر نمیدانم چرا در بزرگی هیچکس سلام را برای آوردن سلامتی نمیگوید
هر سلام لرزه به اندام مینشاند، که مبادا پشت این سلام تیغی آخته برای قلب دوستی باشد
و من ماندم و یک سوال!!؟
در این سالها که گذر کرد
تغییری بر پیکر سلام آمده که دیگر معنی خود را نمیداند
یا این که ما انسانها تغییر کرده ایم که در جایش به کار نمی رود
ایراد بر ماست یا بر سلام
والسلام